روضه آن آدم را شنیدهای که امام حسین(ع) شخصاً به سراغش میروند و او را برای یاری دعوت میکنند؟ حتماً شنیدهای که طرف بهانه میآورد و دست آخر میگوید اسب و شمشیر خوبی دارد و حاضر است برای یاری دین خدا، آنها را به امام بدهد... و شنیدهای که امام پاسخ میدهند: ما اسب و شمشیر نمیخواهیم، ما خودت را میخواهیم. نمیدانم پای این روضه بودهای یا نه؟ و نمیدانم تو هم مثل من به حال چنین شیعهای تأسف خوردهای یا نه؟ این را داشته باش تا برایت یک محاسبه ساده بکنم.
مهریه معقول، مهریه است که سنت خدا و رسول اوست؛ مهریهای که هم مرد توان پرداخت آن را داشته باشد و هم زن را از جوانب برخورداری از این حق، بهرهمند سازد. آنچه رهبر انقلاب دراینباره میفرمایند بهگونهای، تشریح جوانب این اتفاق است: «اینکه میبینید ما گفتیم ۱۴ سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه برای این است که ۱۴ سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند؛ خیر. چهاردههزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد، فرقی ندارد. این است که آن جنبه معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبه مادی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. دادوستد مادی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبه معنوی تقویت خواهدشد.» (خطبه عقد مورخه ۲۶/۱۰/۱۳۷۲)
It is not their meat or blood that reaches God: It is the fealty of your heart that reaches him. That is why He has subjugated them to you that you may glorify God for having shown you the way. So give glad tidings to those who are doers of good«37»
هرگز گوشتهايشان وخونهايشان به خدا نمىرسد، بلكه تقواى شما به او مىرسد . اينگونه آنها را براى شما مسخّر كرد تا خدا را به [شكرانه] اينكه هدايتتان كرد به بزرگى ياد كنيد ؛ و نيكوكاران را [به لطف و رحمت خدا] مژده ده .
چرا باید نماز صبح را با صدای بلند خواند؟
این که می گویند مثلاً نماز صبح را با صدای بلند بخوانیم یعنی چطور؟ چقدر بلند؟ اگر به جهت رعایت حال کسانی که در خواب هستند با صدای آرام بخوانیم مشکل دارد؟ مثلاً مادر یا طفل کوچک ممکن است بر اثر صدای ما بیدار شوند. اساساً با صدای بلند خواندن واجب است؟ چون من ترجیح می دهم هیچ کس متوجه نشود که نماز می خوانم. این طوری راحت تر هستم و تمرکز خیلی بیشتری دارم.
●چادر به سری که زیر چادر روسری یا مقنعه نداردو در هر حرکت و یا باز و بسته شدن چادرتمام موهای سر و گردن زیر چادر و گوشواره و گلو بند و ...نمایان می شود،
●چادر به سری که در زیر چادر لباس های تنگ و چسبانی می پوشد که با هر بار باز و بسته کردن آن تمام برجستگی های بدنش آشکار شود،
●چادر به سری که جوراب های نازک و بدن نما می پوشد و چادر خود را آن قدر جمع و جور می کند و بالا میبرد تا پاهای او نمایان باشد،
●چادر به سری که برق چادرش از چند فرسخی! توجه نامحرمان را به خود جلب می کند و حجم بدنش در زیر آن پیدا است،
●چادر به سری که چادرش آن قدر نازک است که تمام لباس های زیر چادرش از دور مشخص است،
●چادر به سری که در زیر چادر،پیراهن آستین کوتاهی پوشیده استکه با هر بار بیرون آمدن دست از زیر چادر،تا آرنج او نمایان شود،
●خلاصه چنین چادر به سری هرگز دارای حجاب اسلامی نیستو با بی مبالاتی خود، حرمت چادر را نیز نگه نمی دارد.
اهمیت ماه مبارک رمضان و جایگاه فوق العاده روزه و همچنین درباره انواع روزه و احکام و ضوابط هر یک از آنها، اشاراتی-هر چند کوتاه-داشته باشیم.
لذا گویم:در فضیلت و شرافت ماه مبارک رمضان همین بس که در میان ماه های قمری تنها ماهی است که خدای تبارک و تعالی نام آن را در کتاب شریف خود ذکر نموده و آن را ظرف زمانی نزول انزالی قرآن-که جزء بهترین هدایای الهی به جامعه بشریت است-معرفی فرموده است.در قرآن کریم راجع به این ماه عظیم چنین آمده است:
مسئله استمرار امامت یکی از اعتقادات اصلی شیعیان است. هر چند اصطلاح «فترت» در معنای "خالی بودن زمان از پیامبر" کاربرد دارد ولی این مفهوم در مورد سلسله امامت معنی ندارد. در واقع زمین هیچ گاه از امام خالی نیست و این مسئله توسط ادله عقلی و آیات قرآن و روایات اثبات شده است.[1]
پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) شیعیان دوره کوتاهی از تحیر و سرگردانی را درباره امام دوازدهم تجربه کردند، که این مسئله با زمینه سازی های امامان پیشین و همچنین با تدبیر سازمان وکالت که زیر نظر حضرت مهدی(علیه السلام) اداره می شد، خیلی زود خاتمه پیدا کرد.
البته این تحیر صرفا پس از شهادت امام یازدهم پیش نیامد بلکه به خاطر شرایط سیاسی خاصی که در دوره حضور امامان معصوم وجود داشت، معمولا پس از هر امامی اختلافی از این نوع میان شیعیان بروز می کرد. بنابراین شیعیان معمولا برای شناخت امام از روش های خاصی استفاده می کردند.
تو کوه صبر باشی و من نگاهم به بی صبرانی باشد که ادعای اسوه بودن را دارند؟!
تو فرمانبردار امام خویش باشی و من غافل از امام حی و حاضر خود باشم؟
وفات عقلیه بنی هاشم،صدیقه صغری بنت فاطمه کبری(س) و دختر صدیق اکبر بر شما تسلیت باد.
حضرت زینب کبری
الحَمدُ للّهِ الَّذي أكرَمَنا بِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله وطَهَّرَنا تَطهيرا...، إنَّما يَفتَضِحُ الفاسِقُ، ويُكَذَّبُ الفاجِرُ؛ تاريخ الطبري ، ج ۵ ،ص ۴۵۷
ستايش، خدايى را كه ما را به محمّد صلى الله عليه و آله گرامى داشت و پاك و پاكيزه مان كرد... تنها فاسق است كه رسوا میشود و تنها تبهكار است كه تكذيب میشود.
وقتى امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ظهور نمایند، همه مردم دنیا را مورد خطاب قرار داده، پیام اسلام و عدالت را به تمام افراد ابلاغ مىنمایند. در آن هنگام هركس سخنان حضرت را بپذیرد، جزء یاران وى مىشود. لذا در روایات آمده است: كسانى جزء یاران امام مىشوند كه شبیه خورشید و ماه پرستان بودهاند، یعنى تا این حد از خدا و اسلام دور بودند، تا چه رسد به اهل سنت كه به خدا و پیامبر اسلام معتقدند. و این یاران ویژگی ها و خصوصیاتی دارند که آنها را از دیگران متمایز می سازد.
مهمترین ویژگىهاى یاران حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف كه در روایات به آن اشاره شده عبارتاند از:
ذکر ملائک شده این...گل رخسار جواد آمده
از چمن باغ رضا گل رخسار جواد آمده
نور دلی یا مولا...بی بدلب ...عشق منی...از ازلی یا مولا
شاخه ی طوبی ی جنان گل رخسار جواد آمده
تای نازنین یا مولا...ای محجبین یا مولا...نور تمام زمین یا مولا
السلام علیک یا جواد الائمه(ع)
اهل ایرانم روزگارم بد نیست کشوری دارم من که به اذعان خود غربیها قدرت اول این منطقه است چه کسی بود صدا زد تحریم؟! چه کسی بود صدا زد لوزان! سخن از افراط و سخن از تفریط است من در این آبادی دیپلماتی را دیدم که همه اش میخندید و رییسی که مرا اهل جهنم دانست وبه من گفت که دلواپس چی هستی تو؟ رو به او کردم و با فرم ملیحی که خودش میداند همزبان گشتم و با او به سخن بنشستم و برایش گفتم آنچه را میدانم: دل من آرام است و دگر نیست دلم دلواپس من خدایی دارم که دراین نزدیکی است و دلم قرص به مردی است بزرگ رهبری دارم من رهرو راه علی(ع) رهبری دارم من که در این ورطه وانفسایی و در این طوفانها چشم در چشم دل او بستم و دلم چون یک کوه تکیه دارد به دل دریایش! تو بگو یک ذره تو بگو یک لحظه نیستم دلواپس چون که بعد از الله که خدا حفظ کند آقا را بگو ان شاءالله چشم امید به دستان علی دارم من او بگوید همگی میجنگیم او بخواهد همگی میمیریم او اگر امر کند انتقام فدک و کرب و بلا را یکجا ما از این دشمن دون میگیریم!
ز دست دیده ودل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
یا صاحب الزمان (عج)! نمی دانم الآن کجا هستید...این استقرت بک النوی...
اما می دانم که دل نازنینتان بر مظلومیت شیعیانتان در سراسر دنیا ریش است...
نمی دانم تا طلوع خورشید وجود مبارکتان بر دنیای ظلمانی خلایق چقدر مانده ؟ اما می دانم که شما هم به انتظار اذن الهی هستید برای زدودن تمام ناپاکی ها و پلشتی ها از تارَک دین و دنیا.
و چه زیباست روزهای آمدنتان که فصل اقتدار شیعه ی مظلوم و مهجور است.کاش آن روز نزدیک باشد...ونراه قریبا.
روزی که صدای آسمانی «انا المهدی» شما در گوش زمینیان بپیچد و نحن نقول الحمدلله رب العالمین اللهم انت کشاف الکرب و البلوی(۱)
بند پوتینت را محکم ببند محکم تر از قبل... این روزها عرصه جنگ نرم نیازمند من و توست... بنگر به خودت رزم جامه پوشیده ای لباس سربازان بر تن داری مبادا یادت برود که تو سربازی... آن هم سرباز مهدی فاطمه حواست باشد سرباز نکند گول صفحات مجازیش را بخوری؟!... حواست باشد نکند گول خواهر و برادر گفتن های مجازیش را بخوری؟!... مباد سرباز بودنت را فراموش کنی نکند سَر باز بزنی از سرباز بودنت؟! سرباز یعنی سرت را ببازی به پای اعتقاداتت شرفت دینت مانند سربازانی که هشت سال در مقابل دشمنشان با سلاح ایمان ایستادند...
این روزها زیاد آه شهادت می کشیم زیاد نق به جان خدا میزنیم برای نرفتنمان... چون سلاح ایمانمان می لنگد چون سلاح ایمانمان در بین صفحات مجازی گم شده است خلاصه مهدی فاطمه سربازانی می خواهد که از سرباز بودن سَر باز نزنند بلکه سرببازند به پای سرباز بودنشان...
نوزدهمین روز از ماه فروردین که به شرف الشمس معروف شده، برای منجمان مسلمان اهمیت ویژهای دارد. منجمان میگویند این روز خاص، بنا به محاسبات نجومی روز خوش یمن و پربرکتی است و البته در ساعتهای خاصی در این روز، بهترین موقعیت خورشید در کهکشان در سال است.
در کتاب ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم در باب «در احکام نجوم» فصل «بهرهای (بهرهها) ستارگان اندر بروج» زیر عنوان «شرف و هبوط ستارگان کدامند» مطالبی را در خصوص شرف سیارات نوشته است.
15توصیه حاج آقا دولابی برای سبک زندگی
استاد اخلاق میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه ۱۵ دستورالعمل را ذکر میکند که به ترتیب در ذیل آورده شده است.
مقام والاى مادر در قرآن
آية الله عبدالله جوادى آملى
نوع دستورهايى كه اسلام به زن ومرد مىدهد، در عين حال كه يك راه مشتركى براى هر دو قائل است ولى راه مخصوص را هم از نظر دور نمىدارد، وقتى احترام به پدر ومادر را بازگو مىكند، براى گرامى داشت مقام زن، نام مادر را جداگانه وبالاستقلال طرح مىكند. قرآن كريم مىفرمايد:
اما يبلغن عندك الكبر احدهما او كلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا كريما (1)
اگر يكى از آن دو يا هر دو، در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها حتى «اوف» مگو وبه آنها پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى.
ودر بخشى ديگر مىفرمايد: ما سفارش كرديم به انسان كه احسان را نسبتبه پدر و مادر فراموش نكند:
و وصينا الانسان بوالديه احسانا (2)
وانسان را نسبتبه پدر ومادرش به احسان سفارش كرديم.
و قضى ربك الا تعبدوا الا اياه و بالوالدين احسانا (3)
پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد وبه پدر ومادر خود احسان كنيد. ودر جاى ديگر احسان به پدر ومادر را در كنار عبادت حق ياد مىكند:
ان اشكر لي و لوالديك (4)
شكر گزار من وپدر ومادرت باش.
اما با همه اين تجليلهاى مشترك، وقتى مىخواهد از زحمات پدر ومادر ياد كند، از زحمت مادر سخن مىگويد، نه از زحمت پدر، آنجا كه مىفرمايد:
و وصينا الانسان بوالديه احسانا حملته امه كرها و وضعته كرها و حمله و فصاله ثلاثون شهرا (5)
زحمات سى ماهه مادر را مىشمارد، كه: دوران باردارى، زايمان، ودوران شيرخوراگى براى مادر دشوار است. وهمه اينها را به عنوان شرح خدمات مادر ذكر مىكند. قرآن كريم به هنگام يادآورى زحمات حتى اشارهاى هم به اين موضوع ندارد كه: پدر زحمت كشيده است.
بنابراين، آيات قرآن كه در مورد حق شناسى از والدين آمده استبر دو قسم است: يك قسم حق شناسى مشترك پدر ومادر را بيان مىكند وقسم ديگر، آياتى است كه مخصوص حق شناسى مادر است، قرآن كريم اگر درباره پدر حكم خاصى بيان مىكند فقط براى بيان وظيفه است، نظير:
و على المولود له رزقهن و كسوتهن بالمعروف (6)
خوراك وپوشاك مادران به طور شايسته به عهده پدر فرزند است.
وليكن هنگامى كه سخن از تجليل وبيان زحمات است، اسم مادر را بالخصوص ذكر مىكند.
اه درک نام سال، کشف مفروضاتی است که پیش از آن بنا شده است. نام سال دو فرض اصلی دارد: یکی آنکه همچون حلقات بههمپیوسته و زنجیرهای است. «من سال ۸۶ در صحن مطهر علیبنموسیالرضا (علیهالصلاه و السلام) در سخنرانیِ اول سال گفتم که اینها (دشمن) دارند مسئلهی اقتصاد را پیگیری میکنند؛ بعد هم آدم میتواند فرض کند که این شعارهای سال حلقههائی بود برای ایجاد یک منظومهی کامل در زمینهی مسائل اقتصاد.» ۱۳۹۱/۵/۳ [۱] در این نگاه عناوین سالها در کنار هم به هم معنا میدهند.
فرض دوم هم اینکه رهبر حکیم انقلاب تلاش دارند تا نام سال را براساس چالشها، کمبودها و فرصتهای پیشرو ارائه دهند؛ مثلاً اینکه چون در سال ۹۲ حماسهی اقتصادی محقق نشد، یکی از پایههای نام سال ۹۳ را اقتصاد گذاشتند؛ یا برای سال ۹۴ هم با اشاره به فرصتهایی که در ظرفیت ملت ایران است اشاره شد به اینکه «آرزوهای بزرگی برای ملت عزیزمان داریم که همهی این آرزوها هم دستیافتنی است. آرزوهای بزرگ ما برای ملت در این سال، پیشرفت اقتصادی است.» ۱۳۹۴/۱/۱ [۲]