ازتحلیل یک استاندار؟تادستوریک سردار
استاندار فارس در نامه ای به رئیس کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، با برگزاری مراسم تشییع پیکر پاک ۹۳ شهید به تازگی تفحص شده در استان فارس مخالفت کرده و ضمن توهین به مردم ولایتمدار فارس، بهانه این مخالفت را عدم استقبال مردم! از این مراسم و غیر هم استانی بودن شهدا دانسته و خواستار تعویق مراسم به زمانی پس از برگزاری انتخابات مجلس شده است!
پس از استقبال پرشور مردم شهرهای مختلف از شهدای غواص و به دنبال درخواست های مکرر مردم ولایتمدار استان فارس از کمیته جستجوی مفقودین برای برگزاری مراسم تشییع شهدا در این استان، این کمیته تشییع اولین گروه از شهدای تازه تفحص شده در کشور عراق را در جمع مردم این استان در دستور کار قرار داده و با اعلام این موضوع به نهادهای مسئول در استان فارس از جمله استانداری این استان، برنامه خود را برگزاری مراسم تشییع ۹۳ شهید تازه تفحص شده در خاک عراق در استان فارس اعلام کرده است.
اما در پاسخ به این اعلام برنامه، استاندار فارس در نامهای بسیار تاسف برانگیز مخالفت خود را برگزاری مراسم مذکور اعلام و بهانه خود برای این مخالفت را نگرانی از «عدم استقبال» و «هم استانی نبودن شهدای گمنام تفحص شده» در این استان عنوان کرده اما در پایان نامه نگرانی اصلی خود را اینگونه لو داده است که برای «نگرانی از بهرهبرداری انتخاباتی»، لازم است مراسم تشییع به زمانی پس از برگزاری انتخابات مجلس منتقل شود!
محمد علی افشانی در نامه خود نوشته است:
سردار سرتیپ پاسدار سید محمد باقرزاده
مشاور عالی محترم رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و فرمانده کمیته جستجوی مفقودین
با سلام و احترام
بازگشت به نامه شماره ۳۷۷۱/۹۴/ک مورخ ۱۶/۱۰/۹۴ با عنایت به ضرورت پاسداشت حرمت شهدای عزیز که همه ملت ایران خصوصا مسئولین در تمام ردههای مدیریتی وامدرا و مدیون آنان هستند و با توجه به بازتاب خبر تشییع آنان در شبکه های اجتماعی مبنی بر نگرانی از بهرهبرداری انتخاباتی از مراسم و با عنایت به اینکه هیچکدام از شهدای گمنام عزیز از استان فارس نمیباشند، احتمال عدم استقبال با توجه به شرایط ذکر شده می باشد.
خواهشمند است دستور فرمایند برای پیشگیری از تلقی بهرهبرداری انتخاباتی از مراسمی تسییع شهدای قهرمان مظلوم و گمنام جهت برگزاری باشکوهتر تأثیرگذاری مطلوبتر، زمان تحویل و تشییع پیکر پاک و مطهر آنان به بعد از برگزاری انتخابات تغییر یابد.
سید محمد علی افشانی
استاندار
با این وجود سردار باقرزاده در پاسخ به نامه استانداری، با صراحت از برگزاری این برنامه در موعد مقرر خبر داده و نوشته است:
باسمه تعالی
دفتر؛ سلام بنده را به آقای استاندار فارس جناب آقای افشانی برسانید و بگویید: برای این نوع نگاهی که دارند متاسفم!
تشییع پیکرهای طیبه شهدا برابر روش جاری و زمانبندی به حول و قوه الهی انجام خواهد شد!
روانپزشكي ميگفت: اگر كار نداريد، براي خود كار متناسب با ذوق و علاقه خودتان هرچند بدون حقوق يا كم مزد باشد بتراشيد. تا در كنار مشكل بيكاري مشكلات ذهني مانند افسردگي و اضطراب هم پيدا نكنيد. در عوض خواب و تنظيم غددتان و سوخت و ساز بدنتان با فعاليتهاي بدني تنظيم ميشود. از نظر علمي و ديني ثابت شدهاست كه كار در خانه و بيرون از خانه، بهداشت جسم و روان را افزايش ميدهد و بيكاري زمينهساز بزهكاري، بدبيني، بيماريهاي جسمي، افسردگي، و...است. اين جا با عمده ترين فوايد اقتصاد، بهداشتي(جسمي و رواني)، اجتماعي، اخروي، كار در ضرب المثل از كتاب «الفباي كار و كارمندي در ضرب المثل» آشنا مي شويم:
از تو حركت از خدا بركت.
آدم بيكار يا دزد شود يا بيمار.(افغانستان)
به کسب کوش که کاسب بُوَد حبیبالله.
به كار اندر آ اين چه پژمردگي است// كه پايان بيكاري افسردگي است.
بيكاري باعث خلافكاري ميشود.
پول آدم را خوش سليقه ميكند.
دستتنگی، بدتر از دلتنگی است.
درخت کاهلی، بارش گرسنگی است.
ذلت مرد در ناداري است.
زكار گردد مرد بزرگ و نامآور.
سنگ غلتان خزه نميبندد.(گرجستان)
شكم گشنه دين و ايمون نداره.
کار بزرگ مایة عزت است، نه نام بزرگ.
كار بهترين تفريح است.
اگر نفست را مشغول نكني او تو را مشغول ميكند.
كار مايه سعادت است.(افغانستان)
كار نباشد، روز سال است.(روسيه)
كار و كردار نيك، بزرگترين دارايي است.(آلمان)
كار، برگونه گل ميافشاند.(افغانستان)
كار، جوهر مرد را زياد ميكند.
كار، خوشبختي است.(گرجستان)
كار، مرد را سرافرازي ميبخشد.(فنلاند)
كار، نيمي از تندرستي است(سوئد).
كار، نيمي از تندرستي است.(سوئد)
كوشا باش تا آبادان باشي (افغانستان).
كوشش، نيمي از خوشبختي است.(گرجستان)[1]
پی نوشت :
1. الفباي كار و كارمندي در ضرب المثل، محمدعلي قديري، انتشارات حوزه عليمه اصفهان، ص 65.
تازه جنگ به پایان رسیده بود حاجی برای مراسم حج به مكه رفت.وقتی بازگشت از اوضاع سفر پرسیدم. با خوشحالی گفت:« با گروه جانبازان رفته بودم، چنان درسی از آنها گرفتم كه ای كاش قبلاً با اینها آشنا شده بودم بارها و بارها گریستم، به خاطر تحول و حماسهای كه در اینها میدیدم. به یكی از جانبازانی كه نابینا بود گفتم:«دوست نداشتی یك بار دیگر دنیا را ببینی؟ حداقل انتظار داشتم بگوید:«چرا یكبار دیگر میخواستم دنیا را ببینم. اما او پاسخ داد:«نه» پرسیدم:«چطور؟» گفت:«در مورد چیزی كه به خدا دادم و معامله كردم نمیخواهم فكر بكنم. بدنم می لرزید، فهمیدم كه عجب آدمهایی در این دنیا زندگی میكنند ما كجا، اینها کجا» شهيد آويني
منبع : برگرفته از كتاب همسفر خورشید